جناب آقای دکتر احمدینژاد، رئیسجمهور محبوب ایران اسلامی
با سلام و عرض تبریک اعیاد مبارک شعبانیه، به ویژه نیمهشعبان، میلاد مبارک حضرت صاحب الامر عجلالله تعالی فرجه الشریف، مطالبی را خدمتتان عرض میکنم:
الف.
اگر انتخابات نهم را «معجزه هزاره سوم» نامیدم، به آن دلیل بود که خداوند منّان، ایدئولوژی دمکراسی مردمفریب و چهرههای فریبکار سیاسی را در آن افشا کرد و «آرای فاطمی» برای نجات کشور امام زمان عجلالله تعالی فرجه الشریف از چنگال مافیای قدرت و ثروت برای شما به صندوقها ریخته شد. اینکه با صراحت و قاطعیت، انتخابات دهم را «تکرار معجزه هزاره سوم» مینامم، از آن روی است که علاوه بر دستاوردهای پیشین، موجب رسوایی بیشتر پلیدیهای نهفته گشت و طیف خبیث و برانداز را به سرکردگی هاشمی، خاتمی و موسوی افشا نمود. این انتخابات بیش از انتخابات نهم، نمایانگر امدادهای الهی بود و عنایات بارزتر امام عصر عجلالله تعالی فرجهالشریف را متوجه حال کشور اسلامی و ملت مسلمان ایران کرد. بدین جهت، قدرتمداران به یغمابرده ثروت ملی، در فاسدترین و شومترین روشها، «تا کشتار» و «به کشتن دادن مردم» پیش رفتند. با این هدف که «رکن رکین ولایت فقیه» را نشانه روند، و «غده چرکین بغض و حسد و قدرتطلبی» خود را با «غصب این جایگاه رفیع» مرهم نهند. اما امام عصر عجلالله تعالی فرجه الشریف حافظ جایگاهی گردید که جز فقیه وارسته، حافظ نفس، مخالف هوی، و نگهبان دین... در آن نمیتواند جای گیرد!
حضرت احدیت را بر این نعمت و رحمت سپاسی بیکران باید گفت و از او رسوایی بیشتر مهاجمان به ولایتفقیه را مسألت نمود.
ب.
در اوج جنگ روانی و فتنه تبلیغاتی براندازان که زنان و مردان سبزپوش و سگهای بغلکرده دارای قلاده سبز، با شعار «با موسوی – بیروسری» اسلامیت و انسانیت ملت را لگدمال مینمودند، میلیونها مؤمن خداجوی برای آرامش خود و امنیت کشور و نجات نظام اسلامی، اسلام، تشیع و ملت ایران، به خداوند و اهلبیت علیهمالسلام پناه بردند، چون 4سال پیش، آنها در مقابل «منبع عظیم مالی مافیای قدرت و ثروت» به «منبع لایزال الهی» با «نذر»، «دعا»، «نماز» و «احیا» متوسل شدند، در این راه، هزینههای مادی بسیاری هم متعهد شدند، مثل انتخابات گذشته!
شاهد بودم که «نذر 14هزار صلوات»، «روزههای یک تا چندروز»، «ختم قرآن کریم»، «نماز امام زمان عجلالله تعالی فرجه الشریف»، «ادعیه بسیار» و «توسلات گوناگون»، موجب آرامش مردم بود در آن تهاجم ویرانگر، آنها را برای تکرار معجزه الهی دیگر «منتظر» مینمود.
اینجانب نیز قطرهای از دریای پرخروش همین مردم بودم که از «نذر 14 نماز امام زمان عجلالله تعالی فرجه الشریف» هنوز تعدادی را به گردن دارم!
ج.
تفأل به لسان الغیب، غزل پیروزی شما را در انتخابات نوید داد، اما بیش از شادی از این موضوع، تأملی نیازمند شد که به یک مصرع آن غزل مربوط می گردید:
آن مصرع چنین بود:
مرضیة السجایا محمودة الخصائل
بنابر همان تأمل، اینک تصمیم گرفتم این نامه را بنگارم. زیرا «برگزیده مردم با صفاتی نیک و مورد رضای خداوند» وصف شده بود. باز بنا بر همان مصرع، قابل تأمل به نظر میرسد که اراده الهی «ظرفیت و قابلیت حضرتعالی را برای انجام دوباره مأموریتی عظیم در جهت اجرای احکام الهی در رأس قوه مجریه مناسب دیده است.» از اینروی، امید و انتظار میرود که 4 سال پر افتخار دیگری برای اسلام و ایران اسلامی رقم زده شود. انشاءالله.
بدیهی است منظور اینجانب و گروههای بسیار همفکر، تصمیمگیریهای سیاسی اقتصادی، مانند «خصوصیسازی یا اختصاصیسازی»، «حزبگرایی یا حزبسازی» و مسائلی از این دست نیست. هرچند تصمیمسازی و برنامهریزی کارآمد و حذف کامل برنامهها و تصمیمهای ویرانگر 16ساله، از اولویتهای مورد انتظار است اما مقصود، برنامهسازیها و تصمیمگیریهای کلانی است که «فرهنگ انتظارگرایانه» را حاکمیت میبخشد.
د.
در اوجگیری «کودتای سبز» با پیشمقدمه تبلیغات انتخابات، برای یافتن محتوای اصلی روایتی درباره «پیروان سبزپوش دجال» که در پیامکهای تلفنی میآمد، به کتاب شریف «مهدی موعود» ترجمه «جلد 13 بحارالانوار» مراجعه کردم. در صفحه 965 آن بخشی از این روایت را از زبان مولای متقیان عجلالله تعالی فرجه الشریف چنین دیدم:
«شقی کسی است که ادعای دجال را تصدیق کند و سعادتمند کسی است که او را تکذیب نماید... دجال، دشمن خدا، دروغ میگوید که غالب پیروان او... هستند، و چیزی سبز بر دوش دارند.»
این مطلب در مقالهای کوتاه منتشر شد. خداوند را سپاس که معارضان با انتظارگرایی، مغلوب و متعهد آرای اسلامی ملت ایران شدند و همانگونه که در حرم مطهر امیرمؤمنان علیهالسلام با تضرع از خداوند خواسته بودم: لا تسلط علینا من لایرحمنا، شر اشرار و تروریستهای ایمانی از سر دین و دنیای ما رفع شد و آنها که از هیچ جنایتی دریغ ندارند، از عرصه حاکمیت اخراج گردیدند.
این اراده الهی ما را ملزم میکند که بسیار در این مسأله اندیشیده و بر خلاف سیاسیکاران قدرتطلب از راست ناراست تا چپ منحرف، الطاف الهی را خارج از قدرت بسیاری بدانیم و به شکرانه آن در رفتارها و تصمیمات دقت بیش از پیش بنماییم.
دو نکته سبب گردید تا این نامه را بنگارم: یکی شنیدن جمله «من با تحجر مخالفم» در نخستین گفتوگوی تلویزیونی حضرتعالی پس از پیروزی، و دیگری «اعلان حضور وزرای زن در لیستهای منتشره» کابینه دهم!
در مورد اول به این نکات اشاره میکنم که امثال اینجانب از شنیدن جمله مذکور متحیر شدیم. زیرا ما مطمئن هستیم که شما به سلامت از بیماری روشنفکری عبور کردهاید، از این روی، ادبیاتاتان، از واژگان، تعابیر و جملات تروریستی اصلاحطلبی دینستیز
چنین بود که محمد خاتمی سردمدار نشر این تئوری، با انجام مکرر اعمال حرام، ضدیت خود را با تحجر اعلان داشت؟!
حضرتعالی بهتر میدانید که در تخریب گسترده عقاید مذهبی و عدم التزام شما به غربزدگی و بیایمانی و شریعتسوزی ناشی از آن، کاربرد واژه شوم «تحجر» را علیه شما و دوستدارانتان به عرصه کشانید. در این ویرانگری فرهنگی دینی، علاوه بر اسلامستیزان نشاندار، افرادی چون حسن روحانی، ناطق نوری، هاشمی رفسنجانی و اذنابشان چه تاخت و تازها که نکردند! با این اطمینان است که شنیدن جمله مذکور برای ما سؤالبرانگیز شد. زیرا مطمئناً شما نیک میدانید در تفکر شیعی و گفتمان انتظارگرایانه، نه تنها تحجر جایی ندارد، بلکه تاروپود این اندیشه و مسیر سرشار از رشد و پویایی آن دقیقاً در نقطه مقابل غربزدگی ملحدانهای است که بیماری روشنفکری در وادی آن غرق گردیده است. چنین است که نتیجه روشنفکری «سنگشدن در برابر اندیشه دینی پویا و کارآمد به ویژه شیعی است، و تسلیم محض به پوچی و ناکجا آباد به اصطلاح ترقی و پیشرفت غرب!»
آقای دکتر احمدینژاد! رئیسجمهور محبوبی که با اراده الهی بینظیرترین آرای کمی و کیفی را در انتخابات دهم کسب نمودید و موجب سرافرازی بیشتر گفتمان اسلام ناب گردیدید و پیروزی باورهای منجیگرایانه را با شکست افکار سفیانی و دجالی در لباسها و نامهای مختلف، از آن خود نمودید، جنابعالی با افتخار به پایبندی انتظارگرایانه، یقیناً در علائم آخرالزمان خواندهاید، که امام باقر علیهالسلام فرمودند:
«هیهات! هیهات! فرج ما تحقق نمیپذیرد مگر این که شما [شیعیان] آزمایش شوید! بازهم آزمایش شوید! بازهم آزمایش شوید! تا آنجا که آلودگی برطرف شود و پاکی بماند. (مهدی موعود. ص 880)»
به نظر میرسد اینک شما بهعنوان یک شیعه منتظر در عرصه قدرت اجرایی کشور، بار دوم آزمایش خود را با تشکیل کابینه دهم آغاز میکنید. چه زیباست که شکوه پایداریتان در عقاید ایمانی، همانند 4سال پیش استمرار یابد، اوج بگیرد و بروز و ظهور بیشتری داشته باشد تا برای مرحله سوم آبدیدهتر گردید و ما دوستداران شما و منتظران ظهور بدان سزاوارتر. مرحله سومی که خدا میداند در کدام عرصهها آزمایش خواهید شد.
آقای رئیسجمهور! تصور میشود شما این مطلب را نیز از زبان مبارک امام صادق علیهالسلام رئیس مذهب تشیع نیز خواندهاید که «در آخرالزمان زنان بر دولت و سلطنت و هرچیزی که میل به آن دارند، [احتمالاً مناصب و مدارک و...] غلبه یافته و مسلط میگردند. (همان ص 1044)»
به صراحت میگویم آنچه میآید، نظر به فریاد افراد خاص ندارد و جامعه زنان مسلمان کشور را مبرا از آن میداند، زیرا اکثریت زنان ایران اسلامی مانند مردان آن، مفتخرند که در زمره «منتظران» هستند و نهایت آمالاشان آن است که در صف 50 زنی قرار داشته باشند که 313 اصحاب خاص مولایشان را کامل میکند.
اما در این نوشته بر آنم تا روندی که یک اندیشه جنسیتگرا و فمینیستی را حاکمیت میبخشد، اشاره کنیم. اندیشهای که از ریاستجمهوری هاشمی رفسنجانی در قدرت اجرایی خانه کرد و با ایجاد دفتر و دستک به مشاورت رئیسجمهور رسید و نهایت آن در گفتار و رفتار فائزه هاشمی و منجلاب اعتقادی فمینیستهای مرد و زن اصلاحطلب بروز و ظهور یافت. هاشمی در حقیقت نخستین بدعتگزار این فاجعه بود که در ادامه راه او، محمد خاتمی زنی دیگر را هم به معاونت برگزید. ثمره آن برای نظام اسلامی و ملت ایران از منظر اقتصادی و سیاسی و فرهنگی چه بود؟!
شما نیز آن راه را ادامه دادید و اینک ضروری است در کارنامه این معاونت تأمل کنید و «ضرورت حضور زن را در این معاونت که عمر آن به 12سال رسیده است، بررسی نمایید.» سزاوار است احمدینژاد با گفتمان منجیگرایانه به تصمیمی برسد که در علائم آخرالزمان از بدعتها دیده میشود؟ و یا خواستههای بدعتگزارانه را حاکمیت میدهد؟ احمدینژاد با هاشمی و خاتمی متفاوت است و از حیث اعتقاد و عمل، کلاً از جنس آنها نیست. او بنا بر شناخت ملت، یک مسلمان معتقد و شیعه متعبد است و «قدرت» را «فرصتی برای خدمت» میداند و این «فرصت»، بستری برای ترویج گفتمان انتظارگرایانه"!
یک نظر این است که اگر وزرای زن ناتوان باشند، به جامعه زنان آسیب میرسد و...
اما این تحلیل و تفسیرها، موجب خوشایند و پسند گروهی است، و اینجانب بنا نداشته و ندارم، جز براساس عقاید و باورهایم بنویسم و این مسؤولیت و تکلیف را با مسأله دیگر جابهجا بنمایم.
آقای رئیسجمهور! قطعاً برای تشکیل کابینه با کمبود مردان دارای صلاحیت و توانمندی مواجه نخواهید بود، همچنین زنان دارای قابلیت اجرایی برتر از مردان در اولویت قرار ندارد. این که در آموزههای قرآنی زن و مرد در پیشگاه خداوند فقط براساس تقوا ارزیابی میشوند، نشانگر قابلیت رشد و بالندگی فکری و عملی زنان است که بر مبنای رضایت خداوند میتوانند حرکت کنند. یقیناً معتقدان به اندیشه و آموزه قرآنی، این مسأله را با «مدیریت»، «وزارت» و «ریاستجمهوری زنان» تحلیل و تفسیر نمیکنند.
نمیتوان پذیرفت در کابینه احمدینژاد حضور وزیر زن گام نخستی باشد که در کابینههای بعدی اهداف شوم فمینیست و سکولارها را حاکم کند. آیا بحث «ریاست جمهوری زن» که در هر انتخابات از سوی وابستگان به اندیشههای منحرف اوج میگیرد و گاه بحث «رهبری زنان»، مسائلی نیست که بتوان در این تصمیمگیری به آن توجه کرد؟
آقای رئیسجمهور! ما احمدینژاد را هاشمی و خاتمی نمیدانیم. احمدینژاد جنس دیگری است. او کسی نیست که مانند آنها و مانند نامزدهای شکستخورده 2دوره انتخابات، از زنان، مردان و جوانان نردبان قدرت بسازد و مانند هاشمی و خاتمی، پس از کسب قدرت پایههای نردبان را بر دل و سینه زنان، مردان و جوانان و پیرها فرو کند و خود بر بالای آن در رأی مافیای قدرت و ثروت جای بگیرد!
آقای رئیسجمهور! فاطمه رجبی بر این تصور است که بنا بر عقیده شیعی خود و عهدی که با خداوند دارد، در راستای سنت معصوم علیهمالسلام و آموزههای آنها، به مقدار بضاعتی که در این عرصه دارد، گام بر میدارد، مینویسد، و میگوید. از این روی تاکنون ندیده و نشنیدهام که در این سنت معصوم علیهالسلام، زنانی در مدیریتهای بالای اجرایی قرار گرفته باشند. همچنین در سیره امام خمینی نیز چنین سابقهای وجود ندارد.
میدانم که این نوشته بیش از گذشته، مرا آماج تخریب و پرخاشگری راستهای ناراست میکند. به ویژه آنان که قدرت گرفتن زنان را در مسیر اهداف آتی خود، یک برگ برنده برای گفتمان خویش، و یک ضعف و کاستی برای گفتمان اسلام ناب احمدینژاد و بهانه برای تخریب بیشتر او میدانند. اما شیعه هستم و موظف به انجام تکلیف!
خداوند شما و دولتتان را مستدام بدارد و هرگونه انحراف و ضعف در تصمیمها و برنامههایتان را به درستی و قوت بدل نماید.
عضو فراکسیون اصولگرایان مجلس شورای اسلامی اظهار داشت: آقای لاریجانی پیشنهاد برگزاری برنامه سی سال قانونگذاری را داد و افراد زیادی را به نام وحدت ملی در مجلس جمع کرد ولی جمع اصولگرایان را به گونه ا ی اداره کرد که نتوانست وحدت بین آن ها را حفظ کند.
مهدی کوچک زاده عضو فراکسیون اصولگرایان مجلس شورای اسلامی در گفت و گو با برنا اظهار داشت: آقای لاریجانی در یک سال گذشته در اداره فراکسیون اصولگرایان موفق نبوده است که بارز ترین دلیل آن تقسیم فراکسیون اصولگرایان به چندین زیر مجموعه می باشد که نشان می دهد آقای لاریجانی نتوانست به گونه ای رفتار کند که وحدت بین اصولگرایان حفظ شود.
وی تصریح کرد: آقای لاریجانی پیشنهاد برگزاری برنامه سی سال قانونگذاری را داد و افراد زیادی را به نام وحدت ملی در مجلس جمع کرد، ولی جمع اصولگرایان را به گونه ا ی اداره کرد که نتوانست وحدت بین آن ها را حفظ کند.
کوچک زاده تاکید کرد: آقای لاریجانی نسبت به مسئولان درجه اول اجرایی کشور و شخص احمدی نژاد نظر جانبدارانه دارد و صلاح نیست که در راس فراکسیون اصولگرایان ابقا شود
سردبیر نشریات زنجیره ای پس از لو رفتن ارتباطات دامنه دارش با سفارت انگلیس، به تخطئه دادگاه متهمان اغتشاشات پرداخت و خواستار «آشتی ملی» شد.
کیهان نوشت:محمود شمس (ماشاءالله شمس الواعظین) در واکنش به اظهارات تحلیلگر ارشد سفارت انگلیس در دادگاه، به شبکه العربیه گفت: سیر دادگاه به چهره ایران لطمه وارد می کند. این مایه ننگ است برای ایران و برای کشوری که به مردم خود احترام نمی گذارد. دستگیری تحلیلگر سیاسی سفارتخانه توهین به نظام است(!)
وی افزود: چرا دولت ایران برای حل مشکل کنونی از جمله مسئله دخالت خارجی ها در امور داخلی ایران دست به یک آشتی ملی نمی زند؟
سردبیر نشریات زنجیره ای توقیف شده همچنین درباره اظهارات حسین رسام در دادگاه به این جمله مبهم بسنده کرد که «من او را به طور شخصی می شناسم». وی درعین حال به توجیه عملکرد سفارت انگلیس پرداخت و گفت: کنترل و زیر نظر قراردادن مردم ایران از لحاظ رفتار و فعالیت توسط سفارتخانه ها یک امر طبیعی است تا این سفارتخانه ها بتوانند نحوه برقراری مناسبات با کشور میزبان را تهیه کنند.
گفتنی است حسین رسام تحلیلگر سفارت انگلیس در دادگاه روز شنبه با اشاره به جمع آوری 5ساله اطلاعات برای سفارتخانه مذکور و جذب 50نفر در این رابطه، از عطریانفر، لیلاز و شمس الواعظین به عنوان مرتبطین خود نام برده و گفته بود: سفارت از این طریق اقدام به جمع آوری اطلاعات می کرد... سفارت سالانه 300هزار پوند برای کمک به سازمان های غیردولتی ایرانی هزینه می کرد... از حدود 4 ماه پیش از انتخابات جلسات مختلفی با حضور فعالان سیاسی به ویژه اصلاح طلبان تشکیل و اطلاعات لازم جمع آوری می شد.
محمود شمس که از جمله دریافت کنندگان جایزه های مالی از برخی سازمان های غربی و آمریکایی به شمار می رود، سردبیری نشریه کیان و روزنامه های جامعه، توس، نشاط و عصر آزادگان را برعهده داشت و برای اولین بار از طریق این طیف نشریات بود که پای سفرای خارجی به ویژه انگلیس به مطبوعات ایرانی باز شد.از وی به عنوان عنصری دلال و کارچاق کن در عرصه مطبوعاتی یاد می شود.
زمانی عطاءالله مهاجرانی وزیر وقت ارشاد- که اولین قهوه را در روزنامه جامعه خورد و عکس صمیمانه این حضور در صفحه نخست روزنامه مذکور چاپ شد- درباره به زندان افتادن محمود شمس گفته بود زندان کفاره مستی های بی حساب شمس الواعظین است. مهاجرانی البته بعدها وجود پایگاه مطبوعاتی دشمن را که خود در راه اندازی آن نقش ایفا می کرد، انکار نمود تا امروز که عملا در حد پادوها و سلطنت طلبانی چون مسعود بهنود تنزل یافته و به عنوان مستخدم فصلی بی بی سی عمل می کند و یافته ها و تحلیل های سفارت انگلیس را از پشت صفحه بی بی سی بازگو می کند.
سایت ویژه راه اندازی شده از سوی شبکه آشوب، از صدور بیانیه جدید از سوی میرحسین موسوی و مفاد آن خبر داد!
«موج سبز» که طی چند هفته اخیر از سوی طراحان آشوب راه اندازی شد و هدف اصلی آن انتشار شایعات و سازماندهی شبکه از هم گسیخته اغتشاشگران است در مطلبی قابل تأمل نوشت: «موج سبز آزادی» مطلع شد که میرحسین موسوی به زودی بیانیه جدید خود را درباره آینده فعالیت های جنبش و چگونگی سازمان یابی آن منتشر می کند. در این بیانیه تفصیلی، موسوی الگوی سازمانی را نه یک حزب یا حتی جبهه سیاسی، بلکه یک شبکه گسترده اجتماعی ترسیم کرده که احزاب و جبهه های سیاسی، نهادهای مدنی، فعالیت های اجتماعی و توده های مردمی همگی در آن می گنجند.
ارگان شبکه آشوب در ادامه خبر خود افزود: الگوی شبکه ای به جای بدیل های حزبی و جبهه ای، بستر به مراتب گسترده تری برای آینده این حرکت است.
موسوی این بیانیه را با دهها صاحبنظر سیاسی، اجتماعی، مذهبی و علمی به مشورت گذاشته و به نوعی برآیند نظر گروه کثیری از نخبگان را در این بیانیه گنجانده است.
«گریم» مدنی و اجتماعی برای شبکه محفلی و خانه تیمی اغتشاش طلبان، توصیه ای است که متخصصان پشت صحنه کودتاهای مخملین به برخی عناصر داخلی ارائه کرده اند تا بتوان شبکه ساختارشکنان را در لایه های اجتماعی پنهان کرد و چهره ای مردمی و بومی به آن بخشید. حال آن که ارتباط برخی اعضای مهم ستاد انتخاباتی موسوی با سفارت های خارجی از جمله انگلیس محرز است. ستاد موسوی همچنین ارتباط گسترده ای با شبکه رسانه ای بی بی سی در اوج اغتشاش ها داشت.
تاخیر در صدور بیانیه کذایی از سوی موسوی که قرار بود چند هفته پیش از این منتشر شود، بیشتر به خاطر سردرگمی و نابسامانی در جبهه به اصطلاح رنگین کمانی است که شماری از مدعیان پشیمان خط امام تا طیفی از گروهک های ضدانقلاب لیبرال، مارکسیست، منافقین و حتی برخی عناصر سلطنت طلب و بهایی و فراماسونر را در خارج کشور شامل می شود و طبیعتاً لباس اسلام گرایی، قانون گرایی و دفاع از انقلاب و کشور بر تن چنان جبهه ای نمی رود.
آنهایى که در بند ??? اوین هستند همان غذایى را مى خورند که وزیر اطلاعات مى خورد.
رئیس کمیسیون امنیت ملى و سیاست خارجى مجلس روزگذشته در جمع خبرنگاران پارلمانى،درباره وضعیت سعید حجاریان نیز گفت:
دکتر بروجردى در پاسخ به سؤالى در مورد دلیل استعفاى کاظم جلالى از سخنگویى کمیته ویژه مجلس گفت:
حمیدرضا کاتوزیان عضو کمیته حقیقتیاب مجلس که اظهارنظرهای وی طی روزهای اخیر علیه مقامات انتظامی و قضایی و به نفع بازداشتشدگان آشوبهای اخیر در بازداشتگاه کهریزک با استقبال گسترده رسانههای ضدانقلاب مواجه شده است، امروز (یکشنبه) در جمع خبرنگاران پارلمانی ادعای جدیدی درباره علت مرگ برخی از بازداشتشدگان مطرح کرد.
به گزارش رجانیوز، این نماینده مجلس با تأکید بر اینکه "فرمانده نیروی انتظامی بهطور مستقیم مسئول وقایع کهریزک است"، گفت: در بازداشتگاه کهریزک، قتلهایی صورت گرفته که در نتیجه ضربوشتم ها رخ داده است و منجر به از بین رفتن جوانان این کشور شده است.
ادعای این نماینده مبنی بر شکنجه بازداشتشدگان که خبرگزاری مهر آن را بر روی خروجی قرار داده است، در حالی مطرح میشود که وی نخستین مقام مسئولی است که صراحتاً ادعای رسانههای ضدانقلاب مبنی بر شکنجه بازداشتشدگان را تأیید میکند، به طوری که این تأییدیه به صورت گسترده در این رسانهها بازتاب داشته و بهعنوان نمونه، شبکه خبری بیبیسی فارسی در تمام بخشهای خبری امروز خود، اظهارات کاتوزیان را بهعنوان خبر اول خود خواند.
با این حال، کاتوزیان اگرچه توضیح بیشتری درخصوص ادعای خود مبنی بر قتلهایی در اثر ضربوشتم در بازداشتگاه کهریزک نداده است اما مشخص نیست آیا این دور از اتهامزنیهای وی به دستگاه انتظامی کشور نیز از جنس همان خبر کذب فوت "علیرضای 12 ساله" در اثر ضربه باتوم است؟
کاتوزیان، در واکنش به این خبر گفته بود متأسفانه بنده و همکارانم تاکنون از این حادثه مطلع نبودیم چراکه در این خصوص به من و همکارانم اطلاعرسانی نمیشود. ما به عنوان وکلای مردم وظیفه رسیدگی به این امور را داریم بنابراین از خانوادههایی که در جریان ناآرامیهای اخیر آسیب دیدهاند، خواهشمندیم این اتفاقات را به نمایندگان منعکس کنند چراکه ما در جریان همه حوادث نیستیم. مردم از طریق تلفنهای مجلس شورای اسلامی و ایمیلهای نمایندگان که در سایت مرکز پژوهشها قید شده است میتوانند اخبار و نگرانیهایشان را به ما منتقل کنند تا مجلس بر حسب وظیفه به آنها رسیدگی کند.
این در حالی است که پدر مرحوم علیرضا توسلی در گفتگو با باشگاه خبرنگاران، ضمن تکذیب اخبار منتشر شده درباره علت مرگ فرزند خود گفت: روز هفتم تیر ماه بود که علیرضا به همراه مادرش برای آوردن آب تصفیه شده به خیابان رفتند که در هنگام برگشت از جایگاه برداشت آب متوجه می شود کارت شارژ آب را جا گذاشته به سرعت به جایگاه برگشته و کارت را بر می دارد، در این میان در راه بازگشت و گذشتن از خیابان با یک خودروی مزدا وانت که با سرعت در حال گذر از خیابان بوده برخورد کرده و در جا بی هوش می شود. علیرضا سریعاً توسط راننده وانت به بیمارستان ساوه منتقل شده که پس از گذشت چند ساعت در ساعت 2 بعدازظهر به بیمارستانی در تهران منتقل شد.
توسلی با بیان اینکه در بیمارستان اعلام شد کودک ما دچار مرگ مغزی شده است یادآور شد: در ساعت 3:30 بامداد 8 تیر علیرضا بر اثر مرگ مغزی از دنیا رفت و ما جسد وی را در همان تاریخ 8 تیر تحویل گرفته و دفن کردیم. 16/5/88 مراسم چهلم فرزند ما برگزار شده است. اخبار منتشر شده از مرگ علیرضا مبنی بر اصابت باتوم بر سر وی تماماً کذب بوده و زمانی که 30 روز از مرگ فرزند ما گذشته، اعلام شده که این کودک در درگیری های بهشت زهرا دچار ضربه مغزی شده است که تمام این اخبار را تکذیب می کنم.
وی اظهار داشت: دشمنان نظام با توجه به معلولیت چهره این کودک می خواهند از احساسات مردم سوء استفاده و نظام جمهوری اسلامی را زیر سوال ببرند. هموطنان مسلمان ما آن قدر آگاه و بیدار هستند که با این قبیل بازی ها و اخبار گول نخورند.
حمیدرضا کاتوزیان از اعضاء قدیمی سازمان مجاهدین انقلاب در دهه 60 میباشد که سابقه دوستی وی با عبدالحسین روحالامینی پدر یکی از جانباختگان حوادث اخیر نیز به همین تشکل انقلابی بازمیگردد. شاید علت تکاپوی فراوان کاتوزیان در کمیته حقیقتیاب نیز بیارتباط با فوت فرزند روحالامینی نباشد؛ اقداماتی که در نهایت با دستور رهبر انقلاب منجر به تعطیلی بازداشتگاه کهریزک شد که بازداشتشدگان در آن در شرایط نامناسبی نگهداری میشدند. با این حال، نحوه اطلاعرسانی احساساتی از سوی این نماینده مجلس و تضعیف دستگاههای انتظامی بدون تقبیح اقدامات آشوبگرانه، شیوه جدیدی است که این نماینده مجلس در پیش گرفته و علیرغم سوءاستفاده رسانههای ضدانقلاب، به این رفتار ادامه میدهد.
یک روزنامه انگلیسی در گزارشی نوشت تا سال 2050 حدود 20 درصد جمعیت اتحادیه اروپا (100 میلیون نفر) را مسلمانان تشکیل خواهند داد.
به گزارش فارس، روزنامه انگلیسی "دیلی تلگراف " در گزارشی نوشت که تا سال 2050 حدود 20 درصد جمعیت اتحادیه اروپا را مسلمانان تشکیل خواهند داد.
این روزنامه انگلیسی در نقشهای از اتحادیه اروپا ترکیب جمعیت مسلمانان در کشورهای مختلف اروپا را ارائه کرده است.
تعداد مسلمانان در اروپا طی 30 سال گذشته دو برابر شده است و انتظار میرود تا سال 2015 این تعداد نیز بار دیگر دو برابر شوند.
هم اکنون در "بروکسل " پایتخت بلژیک هفت نام "محمد "، "آدم "، "ایوب "، "مهدی " "ریان "، " امین " و " حمزه " در بین بیشترین اسمهایی هستند که برای پسران انتخاب میشود.
طی آمارگیری که سال 2007 صورت پذیرفته است حدود 9 درصد از جمعیت فرانسه را مسلمانان تشکیل دادهاند. این کشور که دارای جمعیتی 4/63 میلیونی است حدود 5/5 میلیون مسلمان دارد. آلمانها نیز حدود 3/4 درصد جمعیتشان را مسلمانان تشکیل میدهند. این کشور با جمعیتی 3/82 میلیون نفر بیش از 5/3 میلیون نفر مسلمان دارد.
انگلیس نیز سه درصد جمعیتش را مسلمانان تشکیل میدهند. این کشور که تقریبا 9/60 میلیون جمعیت دارد حدود 8/1 میلیون نفر مسلمان دارد.
همچنین پنج درصد جمعیت سوئدیها را مسلمانان تشکیل میدهند. از مجموع 1/9 میلیون جمعیت سوئد حدود نیم میلیون آنها مسلمان هستند.
در این اتحادیه در صد مسلمانان در کشورهایی نظیر هلند 2/5 درصد، بلژیک 7/3 درصد، دانمارک 7/3 درصد، اتریش 8/4 درصد، ایتالیا 7/1 درصد و اسپانیا 8/1 درصد است.