روسیه: ایران نه تهدید می پذیرد و نه منزوی شدنی است (خبر ویژه)
وزیرخارجه روسیه تنها راه حل عاقلانه چالش هسته ای ایران را دیپلماسی دانست و گفت: ما در مسکو معتقدیم این مشکل تنها با روش های سیاسی و دیپلماتیک قابل حل است.
سرگئی لاوروف طی سخنانی در انستیتو دولتی روابط بین الملل مسکو اظهار داشت: «در رابطه با ایران باید گفت که ما جایگزین معقولی برای راه حل سیاسی-دیپلماتیک برای مشکل برنامه هسته ای آن نمی بینیم. بهترین روش برای تاثیرگذاری، نه منزوی سازی و نه تهدید توسل به زور، بلکه جذب گسترده به همکاری است. تنها بدین ترتیب می توان نقشی عینی در امر حمایت از ثبات و امنیت داشت.»
در همین حال صدراعظم آلمان در دیدار رئیس جمهور فرانسه گفت: ایران باید به روشنی بیان کند که حاضر به گفت وگو با جامعه بین الملل (!؟) است. اگر آنها حاضر به مذاکره نباشند در نشست گروه 8 که ماه جاری برگزار خواهد شد، مشورت های تازه ای در مورد تحریم و مجازات های سنگین تر انجام خواهد گرفت.
سارکوزی هم در این ملاقات گفت: جمهوری اسلامی باید واقف به این نکته باشد که قصد ما کاملاً جدی است.
دعوت ایران به مذاکره با چاشنی بی پشتوانه و توخالی تهدید در حالی است که کشورهای غربی تا چند سال پیش برای تعلیق غنی سازی و توقف برنامه هسته ای، اقدام به تهدیدهای توأم با اولتیماتوم می کردند اما رفتار مقتدرانه و عزتمندانه نظام اسلامی باعث شد تا رفتار آنها اندکی مدنی تر و عاقلانه تر شود. در عین حال در زمینه مذاکره نیز باید گفت که ایران در این زمینه همواره آماده مذاکرات بوده اما طرف غربی بعضاً دچار سوءتفاهم شده و به توقف مذاکرات مبادرت می کرده- گویا که آب حیات را از ایران دریغ می دارد!- اما پس از مدتی با پی بردن به خبط خود، مجدداً - و با اصرار- خواستار از سرگیری مذاکرات می شده است. اکنون هم ظاهراً فازی از جنون ادواری مذکور سپری شده و فاز دیگری از آن آغاز شده است.
از شلنگ تخته بازی و اخاذی تا مسئولیت اخلاقی در صدای آمریکا (خبر ویژه)
هم سلولی احمد باطبی و از متهمان آشوب های خیابانی تیرماه 78 اعلام کرد طیفی که باطبی هم جزو آن است برای سرکیسه کردن ضد انقلاب خارجی فعالیت می کنند.
محمدرضا کثرانی در سایت ایران سرفراز به نوسان های سیاسی شدید در عناصری نظیر طبرزدی، باطبی و حسن زارع زاده اردشیر که هم اکنون با صدای آمریکا و برخی محافل مشابه در ارتباطند می نویسد: وقتی طبرزدی به راحتی در زمره مخالفان شلنگ تخته بازی کند و با نیت سرکیسه کردن کسانی که سالیان سال خارج از کشورند و بعضاً از مسایل ایران و تحولات آن آگاهی ندارند جهت بعضی کارها پول می گرفت خود شاهد آن بودم که فردی همانند منوچ محمدی از آن پولها منتفع می شد و با جمع آوری بچه ها در یک سالون خالی و ایجاد سروصدا و رنگ گرفتن روی میز با گوشی اش که آقای مهری با ایشان صحبت می کرد از لس آنجلس اقدام به فریب ایشان می نمودند. طبرزدی با بی کفایتی و ناکارآمدیش سبب پرواز دیگران به قلل بالا شد که فقط فرومایگان اینچنین می کنند. او تشکیلاتی ایجاد کرد که یک مشت سودجو همانند حسن اردشیر و قدیریان در آن گردهم می آمدند.
وی می نویسد: طبرزدی در اصل یک مضحکه بزرگ است. یک احمق همانند پت و مت که فقط گندم نمایی و جوفروشی را خوب بلد است. او با ایجاد تشکیلاتی نام جبهه متحد دانشجویی و یک گروه به اصطلاح رفرمیستی که مثلاً درصدد ائتلاف با گروه های مختلف و مستقل و وابسته و غیره است اقدام به تاسیس یک نهادی کرده است رسماً یک فاحشه خانه (سیاسی درام ریتمیک) است.
اکنون در گروه ایشان از ویکتوریا خانوم و ماسالی 180 درجه چرخشی و احمد باطبی بی هویت که قبل از آن عکس کذا هیچ پیشینه ای نداشت و به مدد آقاحشمت سابقه ای طولانی تر از خود من پیدا کرد و رضا پهلوی و همه و همه در این فاحشه خانه سیاسی جمعند.
در همین حال رشید اسماعیلی از عناصر اغتشاشگر و دارای گرایش به چپ مارکسیستی بعدها تبدیل به لیبرال دوآتشه، در سایت ادوارنیوز وابسته به گروهک ادوارتحکیم وحدت، به ستایش از صدای آمریکا پرداخت و نوشت: صدای آمریکا بناست مبلغ ارزش های گرانقدر و قابل احترام ایالات متحده باشد. این رسانه کوشیده از چهره های قابل احترامی استفاده کند. بسیاری از کارکنان آن، افرادی شریف و زحمتکش هستند که بعضاً در ایران هزینه داده اند اما در برخی موارد به جولانگاهی برای تسویه حساب های سیاسی و شخصی بدل می شود، اپوزیسیون همدیگر را تخریب می کنند.
وی اضافه می کند: در حالیکه کروبی و موسوی - فارغ از هر سابقه ای که داشته اند- اکنون و در داخل مرزهای ایران به رغم همه فشارها در برابر تمامیت دستگاه رعب آور ایستاده اند، آیا مسئولیت اخلاقی و ملی ما این نیست که حمایت و تقویت شان کنیم؟ کدام اقدام اپوزیسیون در خارج از کشور به اندازه اقدام کروبی موثر واقع شده است؟
اکنون که جنبش یک رهبری نصفه و نیمه در داخل پیدا کرده، اپوزیسیون خارج از کشور هنوز گرفتار همان فرقه گراییها، حسادتها و برتری جوییها و رقابت های حقیر است. گویا مشکل اصلی عده ای این است که چرا کروبی و موسوی و چرا ما نه؟ حمله به موسوی و کروبی ما را به کجا می برد؟ برای تسویه حساب وقت هست.
باراک اوباما رییسجمهوری آمریکا پس از بازگشت از تعطیلات تابستانی، در یک حرکت تبلیغاتی، سه شنبه شب در کاخ سفید یک ضیافت افطار با حضور شماری از مسلمانان این کشور برگزار کرد.
به گزارش شبکه ایران به نقل از اسوشیتدپرس، باراک اوباما رییسجمهوری آمریکا در ضیافت افطاری که در سالن غذاخوری کاخ ریاست جمهوری برگزار کرده بود، از مسلمانان به پاس غنی سازی فرهنگ آمریکا تقدیر و تشکر کرد.
آسوشیتدپرس از واشنگتن در این باره گزارش داد: رییسجمهوری آمریکا اوباما که میزبانی این ضیافت افطار را در کاخ سفید برعهده داشت، گفت: کمک مسلمانان به آمریکا بهحدی زیاد است که در فهرست نمیگنجد، چرا که مسلمانان در بافت جوامع و کشور آمریکا تنیده شدهاند.
رییسجمهوری آمریکا که بههمراه برخی وزیران دولت خود، هیاتهای سیاسی خارجی و شماری از نمایندگان مجلس در این جمع حضور یافته بود از مسلمانان به دلیل غنی سازی فرهنگ کشورش ستایش کرد.
" کیت الیسون " و " آندره کارسون " دو نماینده مسلمان جمهوریخواه کنگره و همچنین سفیران کشورهای اسلامی و میخائیل اورن سفیر اسراییل در آمریکا از جمله حاضران در این ضیافت بودند .
بلقیس عبدالقدیر، دانشجوی سال اول دانشگاه ممفیس که بیش از هر دختر و پسر دیگری در تاریخ بسکتبال دبیرستانها در ایالت ماساچوست امتیاز آورد یکی از میهمانان ستایش شده از سوی اوباما بود .
وی ضمن تاکید بر این نکته که بالقیس نه تنها الهام بخش دختران مسلمان، بلکه الهام بخش تمام ما است، از خدمات محمدعلیکلی، مشتزن مسلمان آمریکایی که در این ضیافت حضور نداشت تقدیر کرد.
"جرج بوش"رییسجمهوری سابق آمریکا نیز سال گذشته در کاخ سفید میزبان جمعی از مسلمانان آمریکا برای صرف افطاری بود.
وی در این مراسم تصریح کرده بود که دولت وی با مسلمانان سراسر جهان برای افزایش بردباری و گسترش آزدای شریک بوده است.
بوش در جمع 110 مهمان خود در کاخ سفید در عین حال گفت: ما تمام اشکال تعصب را رد میکنیم.
رییسجمهوری سابق آمریکا همچنین گفت: مردم آمریکا ادیان بسیار مختلفی دارند.اما ما همگی به پرستش آزادانه باور داریم.
بر اساس گزارشها، جرج بوش در این مراسم کنار "شیخ ناصر المحمد الصباح" نخست وزیر کویت نشسته بود.
علی بهزادنیا از وابستگان نهضت آزادی که خود را پزشک اسبق هاشمی رفسنجانی معرفی کرده است، متن نامهای از خود به هاشمی را منتشر کرد که در آن توصیههایی قبل از اقامه نمازجمعه جنجالی 26 تیر هاشمی، توصیههایی به وی کرده است.
به گزارش رجانیوز، وی که که در انتخابات اولین دوره مجلس شورای اسلامی به عنوان کاندیدای نهضت آزادی در تهران معرفی شد و پس از وقایع تروریستی سال 60 ، ایران را به مقصد امریکا ترک کرد و اکنون نیز در کالیفرنیا اقامت دارد در نامه خود به هاشمی رفسنجانی وقایع منتهی به برکناری ابوالحسن بنی صدر در سال 60 را "کودتای سال 60 " خواند و نوشت: گفتم حق طبابت را بیادتان بیاورم که اولین طبیبی بودم، که آقای وحید دستگردی، پس از آنکه از ناحیه شکم و طحال ضربه خورده بودید، مرا بر بالین شما آورد و برای جلو گیری از جراحی، روزی دو بار به معاینه شما میآمدم. در حال حاضر من در کالیفرنیا بعنوان مشاور پزشکی ایالت مشغول کارم.
بهزادنیا در بخش دیگری از این نامه خطاب به هاشمی مینویسد: از آنچه بر ایران و ایرانی میگذرد، متاثر و متاسفم، بدون اینکه بگذشته و نقش شما در بخش عمده آنچه در ایران میگذرد، فعلا" کاری داشته باشم، میگویم.
وی به رئیس مجمع تشخیص مصلحت توصیه میکند: «بیایید بقول آقای ابراهیم نبوی در این "روز مبادایتان" وبقول من در لشگر یزید نقش حر را بازی کنید بیایید دروغگو را رسوا کنید. من دلیل هفته ها سکوت شما را نمیدانم. اما میدانم که تا روزی دیگر شما میتوانید همراه باکسانی که میخواهند بنماز شما اقتدا کنند، از خونریزیهای بیشتر جلوگیری کنید. خطبه شما میتواند نقطه عطفی در تاریخ ایران و کارنامه زندگی عقیدتی و سیاسی شما باشد، حتی اگر فردا آخرین روز حیات شما باشد.
این عضو سابق نهضت آزادی ادعا کرده است ابطال انتخابات، آزادی اسیران، اعلان بیکفایتی مسئولین، بهعنوان 3 حق و خواسته ملت ایران است و هاشمی باید در خطبههایش این موارد را عنوان کند.
وی ادامه میدهد: میدانم که شما به مرحوم امیرکبیر علاقه خاصی دارید، من هم مرید مدرس و مصدقم، این چه ننگ و خواری است که کشور امیرکبیر و مصدق بخواهد با چماق و تفنگ کودتاچیان اداره شود. آقای هاشمی، فردا روزی است که گفتارتان فاصله اعلی علیین و اسفل السافلین را برایتان ترسیم میکند. آرزو میکنم که، تقوی از خداوند، در این جهت گیری یار و یاورتان باشد.
کنفرانس مطبوعاتی رییس جمهور فردا (پنجشنبه) با حضور نمایندگان رسانه های داخلی و خارجی برگزار میشود.
به گزارش
نتایج یک بررسی از سوی سازمان ثبت احوال نشان می دهد ذائقه خانواده های پایتخت نشین در نامگذاری فرزندان دختر تغییر چشمگیری داشته است و نامهای ایرانی و غیرعربی توانسته اند رتبه های سوم تا هفتم از 10 نام محبوب سال 87 را به خود اختصاص دهند.
به گزارش مهر، نتایج این تحقیقات حاکی از آن است که در سال گذشته 3 هزار و 220 نوزاد از سوی خانواده هایشان " هستی " نامیده شده اند و این اسم سومین اسم پرطرفدار در میان دختران تهرانی است.
در این باره رئیس سازمان ثبت احوال استان تهران با اشاره به اینکه نامهای ستایش، ریحانه و مبینا در میان 10 نام محبوب پایتخت نشینان رتبه چهارم تا ششم نامهای پرطرفدار در سال گذشته را به خود اختصاص داده اند به خبرنگار مهر گفت: سارینا، زینب، نازنین زهرا و محدثه نیز رتبه های هفتم تا دهم را در میان نام دختران کسب کرده اند.
با این همه بررسیها نشان می دهد که امیرحسین و فاطمه همچنان محبوبترین نامها در بین مردم تهران طی یک سال گذشته بوده اند. گرچه نامهای ترکیبی و نامهای ایرانی نیز توانسته اند جایگاه غیر منتظره و چشمگیری در میان خانواده های پایتخت نشین پیدا کنند.
در این باره رئیس سازمان ثبت احوال تهران گفت: سال 1387، 4 هزار و 519 نوزاد پسر امیر حسین و 6 هزار و 827 نوزاد دختر فاطمه نامیده شده اند. این در حالی است که نامهای ابوالفضل و فاطمه در سال 1386 رتبه اول را در میان نامها کسب کرده بودند.
افزایش اسمهای ترکیبی در میان پسران
سید احمد قشمی درباره 10 نام برتر در میان اسامی پسران گفت: بعد از امیرحسین، امیرعلی با 4 هزار و 366 مورد و ابوالفضل با 4 هزار و 282 دومین و سومین رتبه را در میان اسامی پسران کسب کرده اند.
رئیس سازمان ثبت احوال استان تهران با بیان اینکه نام "علی" چهارمین رتبه را در میان اسامی پسران در سال گذشته کسب کرده است ادامه داد: امیرمحمد، مهدی، محمدمهدی، محمدرضا، علیرضا و محمد به ترتیب پنجمین تا دهمین رتبه را در میان اسامی پسران کسب کرده اند. به گفته این مقام مسئول در سازمان ثبت احوال در طول چند سال گذشته اسامی ترکیبی در میان پسران افزایش چشمگیری داشته است که این مورد در دهه قبل بی سابقه بوده است.
رئیس سازمان ثبت احوال استان تهران نام " زهرا " را دومین اسم پرطرفدار در میان نام زنان خواند و افزود: 4 هزار و 512 نوزاد دختر در سال گذشته به این نام مزین شده اند.
بر اساس اظهارات قشمی10 نام اولی که در سال 87 از سوی خانواده ها برای نوزادان پسر تهرانی انتخاب شده اند به ترتیب فراوانی عبارتند از: امیرحسین، امیرعلی، ابوالفضل، علی، امیرمحمد، مهدی، محمدمهدی، محمدرضا، علیرضا و بالاخره محمد.
همچنین
این رسانه با عنوان این مطلب که "عدالت بزرگان حوزوی دلیل بر عصمت سیاسی آنها نیست"، همزمان با وارد ساختن غیرمستقیم اتهاماتی به علما و مراجع عظام تقلید، مدعی شده است که آنان با سکوت خود جامعه را دچار ابهام کردهاند.
به گزارش شبکه ایران، حامیان رسانهای کاندیدای شکست خورده انتخابات، در فاز جدید جریانسازی خبری خود به "اتهام زنی" علیه علما و مراجع روی آوردهاند.
این رسانه ها که پیش از این و در ماههای منتهی به انتخابات مواضع علما را به مخالفت و نارضایتی از دولت تعبیر میکردند و بر اساس آن مدعی "شکاف دولت با علما" میشدند، اکنون که موضع علما عظام تقلید و مراجع را باب میل خود نمیبینند، به "اتهامزنی" و "تعیین تکلیف" برای آنان روی آوردهاند.
این جریان سازی خبری را سایت وابسته به یکی از آقازادهها کلید زده است.
این سایت که اخیرا نمایندگان مجلس را به دریافت رشوه متهم کرده است، در یادداشتی با عنوان "سکوت علما پس از انتخابات نشانه چیست؟"، فعالیتهای سیاسی طلاب، روحانیون میانی، مراجع و علماء را در سالهای اولیه انقلاب و با دوره کنونی مقایسه کرده و در پایان چنین نتیجه گرفته که علما و مراجع به جای رسیدن به بلوغ، دچار نزول شدهاند.
این رسانه با عنوان این مطلب که "عدالت بزرگان حوزوی دلیل بر عصمت سیاسی آنها نیست"، همزمان با وارد ساختن غیرمستقیم اتهاماتی به علما و مراجع عظام تقلید، مدعی شده است که آنان با سکوت خود جامعه را دچار ابهام کردهاند.
"شائبه سازی برای بسیاری از مردم"، " بی توجهی"، "کم توجهی" و "افت ضربان قلب سیاسی" از جمله اتهاماتی است که تلویحا و آشکارا از سوی این سایت وابسته به یکی از آقازادهها، نثار مراجع و علمای حوزه شده است: "دلیل سکوت کثیری از بزرگان حوزوی هر چه هست، هم اکنون برای بسیاری از مردم ایجاد شائبه کرده است. سکوت، یک فعل ذوالوجهین بوده و بنا بر نظر شیخ انصاری اعم از رضاست. این سکوت از سویی نشان از موضعی سیاسی، اما گاهی نشان از بی توجهی- کم توجهی و یا افت ضربان قلب سیاسی حوزه ممکن است به نظر برسد."
این سایت در پایان هدف مطلب مذکور را به صراحت بیان و عنوان کرده که "غرض از این نوشتار یادآوری این "شبهه" و وجود "ابهام" در اذهان برخی از مردم نسبت به بزرگان قوم است".
این در حالی است که آگاهی و اطلاع مردم درباره نقش و عملکرد برخی شخصیتهای مطرح سیاسی که "بزرگان قوم" نامیده شدهاند، بویژه در جریان مناظرههای تلویزیونی و افشاگریهای اخیر بشدت افزایش یافته و توده مردم معتقدند که با آنان همانند نامحرم برخورد نمیشود.
بخش پایانی مطلب سایت مذکور نیز تعجب برانگیز است چرا که تلویحا علما و مراجع را تهدید به موضعگیری کرده است: در صورتی که علت سکوت حوزه به شوک سیاسی جامعه پاسخی صریح نیابد، نمیتوان انتظار داشت تحلیلگران و ناظران سیاسی از کنار آن به سادگی بگذرند. مطمئنا هر یک از آنان برای این سکوت معنایی فرض نموده که چه بسا موجب تفسیرهایی بدخواهانه و باعث انحراف واقیعتها شود."
اما "اتهام زنی" و "تعیین تکلیف" رسانه های حامی میرحسین برای مراجع، در شرایطی صورت میگیرد که این رسانهها در ایام پس از انتخابات در پاسخ به مطلب یک خبرگزاری دولتی مدعی شدند که این رسانه برای مراجع تکلیف تعیین کرده است.
علاوه بر این حامیان موسوی از یوسف صانعی و حسینعلی منتظری که در جریان آشوبهای و دادگاههای اخیر به حمایت مستمر از متهمان و آشوبطلبان پرداختند، به عنوان مرجع تقلید یاد میکنند، حال اینکه اینکه مطالبی مانند نوشته مذکور نشان از جایگاه و شان نازل این دو روحانی در میان علما دارد.
و نکته پایانی اینکه مطب مورد اشاره و نمونههای آن در حالی در خروجی سایتهای حامی موسوی مینشینند که مراجع و بزرگان حوزه در هفتههای گذشته مواضع روشن و متعددی در قبال مسائل سیاسی اخیر داشتهاند اما آنگونه که به نظر میآید منظور این سایتها از "سکوت علما" این است که بزرگان حوزه مواضع مطلوب آنها را اتخاذ نمیکنند.