یک روزنامه انگلیسی با اشاره به رای اعتماد مجلس به کابینه دهم نوشت: انتخاب وزیر دفاع ایران سیلی محکمی به اسرائیل بود.
به گزارش رجانیوز، روزنامه دیلی تلگراف در شماره امروز خود در گزارشی با همین عنوان نوشت: نمایندگان مجلس ایران 3 وزیر پیشنهادی محمود احمدینژاد را رد کردند اما نتیجه رای گیری مجلس ضربه چندانی برای او نبود، چراکه مجلس در سال 2005، چهار تن از وزرای پیشنهادی او را رد کرد.
این روزنامه ادامه داد: در حال حاضر، رئیس جمهور ایران در وزارتخانه های حساسی چون نفت، دفاع، اطلاعات، کشور، اقتصاد و خارجه وزرای پیشنهادی خود را دارد.
دیلی تلگراف با اشاره به تقویت موضع رئیس جمهور ایران افزود: احمدینژاد در اثر این حمایت، توجه خود را به مسایل بین المللی معطوف کرد و گفت تهران برای مواجه شدن با تحریم های بیشتر آماده است و در برابر هیچ فشاری تسلیم نمی شود.
این روزنامه در ادامه به اتهامات مطرح درباره وزیر دفاع و نخستین وزیر زن در کابینه دولت اشاره کرده است. به نوشته این روزنامه، قانونگذاران ایران با اکثریت ارا به تایید احمد وحیدی به سمت وزیر دفاع این کشور رای دادند.
در حالی که برخی رسانهها از حدود 20 روز قبل، از شکست پروژه 72 تنسازی از کشتهشدگان اغتشاشات خبر دادند، سایتهای وابسته به جریان ناکام در انتخابات این پروژه را با تأخیر کلید زدند.
به گزارش رجانیوز، سایت حزب مشارکت در این زمینه نوشت: «از آنجا که در روزهای اخیر آمار غیر واقعی فراوانی از سوی مقامات رسمی و غیررسمی وابسته به کودتاگران در خصوص تعداد کشته شدگان حوادث اخیر منتشر شده که در این زمینه میتوان به آخرین آمار یعنی اظهارات فرمانده سپاه اشاره کرد، پایگاه اطلاع رسانی نوروز در پاسخ به اینگونه اظهارات بی پایه و اساس که برای پاک کردن صورت مسئله و منحرف کردن اذهان عمومی از جنایات انجام شده در حوادث پس از انتخابات بیان میشود، اقدام به انتشار اسامی دقیق این شهدا می کند تا شاید وجدان های خفته بیدار شده و از کتمان حقایق روشن دست برداشته و از اعمال و جنایات انجام شده توسط زیرمجموعه ها و عوامل کودتا را پذیرفته و سعی در سرپوش گذاشتن بر جنایات نداشته باشند. در این خبر اسامی و مشخصات دقیق 72 شهید جنبش سبز که تاکنون احراز هویت شده اند آمده است و تلاش ها برای شناسایی و تکمیل این لیست ادامه داشته و شهداء به اسامی ذکر شده در این لیست ختم نمی گردد.»
پروژه 72 تنسازی از کشته شدگان در حالی کلید خورده است که از حدود یک ماه قبل تاکنون علیرضا بهشتی و مرتضی الویری که قرار بود مستندات خود را در این زمینه به کمیته ویژه مجلس ارائه کنند، هیچگونه مدرکی ارائه نکردهاند.
این در حالی است که یک ماه پیش، علاءالدین بروجردی رئیس کمیسیون امنیت ملی و عضو کمیته ویژه مجلس در جمع خبرنگاران با اشاره به لیست 69 نفرهای که الویری و بهشتی بهعنوان نمایندگان کروبی و موسوی مدعی هستند، این افراد مفقود شدهاند، گفت: آقایان بهشتی و الویری طی جلسه ای نقطه نظرات خود را بیان کردند اما لیست شان ناقص بود که قرار شد اخبار تکمیلی را ارایه کنند، اما تا امروز، از ارایه لیست به کمیته هنوز خبری نشده است.
بر مبنای پروژه 72 تنسازی قرار است که اسامی 72 نفر بهعنوان کشتهشدگان حوادث اخیر مطرح شود و بهدلیل تشابه عدد 72 تن با شهدای کربلا و دفتر حزب جمهوری اسلامی، نوعی تقدس سازی چاشنی این پروژه سیاسی گردد.
تأخیر در کلید زدن رسانهای این پروژه بهدلیل افشای جعلی بودن برخی افراد از جمله علیرضا توسلی و ترانه موسوی که قرار بود نام آنها در لیست درج شود، اتفاق افتاد.
با این حال، در لیست منتشر شده در سایت حزب مشارکت، بار دیگر تعدادی اسامی بدون هویت دقیق منتشر شده است، به طوری که هر اسم دیگری نیز قابل افزودن به این لیست جعلی میباشد.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: اکنون اکثر منابع درسی علوم انسانی در دانشگاههای ما ترجمه غربیهاست و این یعنی اینکه با هزینه نظام جمهوری اسلامی فارغالتحصیلان سکولار تحویل جامعه میدهیم.
به گزارش فارس، حسن رحیم پور ازغدی عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی دیروز پنجشنبه در مراسم افطاری که از سوی جامعه اسلامی مهندسین در دانشگاه امام صادق(ع) برگزار شد با بیان اینکه در انتخابات اخیر ریاست جمهوری بسیاری از صفبندیها و مرزبندیها به هم ریخت گفت: صفبندی جریانهای سیاسی در انتخابات ریاست جمهوری دهم دیگر چپ و راست و یا سنتی و مدرن نبود. در این انتخابات کسانی حرفهایی زدند که هرگز تصور نمیشد اینگونه حرفها را چنین افرادی گفته باشند.
وی با بیان اینکه پدیده «متدین سکولار» در کشور رواج یافته است، اظهار داشت: کسانی که در کشور با همین قانون اساسی در راس کارها بودند امروز سخنانی بر زبان جاری میکنند که در دهه 60 علیه آن حرف میزدند.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی یادآور شد: افرادی هستندکه در دهه 60 به نام ملی شدن همه چیز را میخواستند دولتی کنند اما امروز نه تنها اقتصاد بلکه دین و اخلاق مردم را هم میگویند یک مسئله خصوصی و شخصی است.
ازغدی با اشاره به اینکه گفتمان حاکم بر کشور در دهه 70 با گفتمان امام و انقلاب فاصله گرفت، عنوان کرد: در دهه 70 یک جریان متدین سکولار در کشور حاکم شد که از لحاظ شخصیتی متدین بودند ولی وقتی میخواستند برای کشور تصمیم بگیرند تصمیماتشان با تصمیمات جریان سکولار فرقی نداشت.
وی تصریح کرد: هم اکنون نیز حکومت متدین داریم ولی با حکومت دینی فاصله داریم و اکنون اکثر منابع درسی علوم انسانی در دانشگاههای ما ترجمه غربیهاست و این یعنی اینکه با هزینه نظام جمهوری اسلامی فارغالتحصیلان سکولار تحویل جامعه میدهیم.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در خصوص حرکت انقلاب در 30 سال بعد از پیروزی آن گفت: در سی سال اخیر جمهوری اسلامی ایران با وجود داشتن قانون اساسی مشخص به صورت زیگزاگی حرکت کرده است در این سی سال دولتهایی نظیر دولت مهندس بازرگان، دولت بنیصدر، دولت شهید رجایی، دولت شهید باهنر، دولت زمان جنگ، دولت آقای هاشمی رفسنجانی، دولت خاتمی و دولت احمدینژاد هرکدام جهت خاصی از تئوریهای سوپر سرمایهداری تا تئوریهای دو آتشه سوسیالیستی در اقتصاد کشور ما آزمایش شد.
رحیم پور ازغدی تاکید کرد: در دهه 70 برخی مسئولان درجه یک کشور راجع به حکومت دینی حرفهایی میزدند که نوشته دیگران بودند و آنها حرفهایی میزدند که حتی خودشان هم به آن آگاهی چندانی نداشتند.
وی افزود: میگفتند اینکه در راس نظام افراد متدین باشند کافی است ولی معتقد بودن حکومت به روش سکولاری اداره شود.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی خاطرنشان کرد: چند سالی است که در کشور مجلس و دولت با رای مردم در اختیار جریانی قرار گرفته است که در صدد تحقق حکومت اسلامی است، این جریان تلاش میکند نه به سمت سکولاریسم حرکت کند و نه به سمت طالبانیسم شیعی حرکت کند.
رحیم پور ازغدی در ادامه سخنان خود به نقش احزاب سیاسی اصولگرا در مدیریت بحرانهای جامعه اشاره کرد و گفت: در قضایای اخیر انتخابات ریاست جمهوری اگر مدیریت مقام معظم رهبری نبود کار به جنگهای داخلی و خیابانی کشیده میشد، در چنین شرایطی احزاب، نخبگان و روشنفکران باید تمهیداتی بیندیشند تا بتوانند بحرانها را مدیریت کنند بدون اینکه نیازی به تدبیر رهبری باشد.
وی ادامه داد: احزاب به جای اینکه در ایام انتخابات فعال باشند باید کار اصلی خودشان را در ایام مابین انتخاباتها انجام دهند و قبل از اینکه پدیدهای به بحران تبدیل شود برای آن راهحل ارائه دهند.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی بیان داشت: احزاب سیاسی باید با این تصور فعالیت کنند که ممکن است در دهه آینده دوستانی که اکنون دولت و مجلس را در اختیار دارند در دولت و مجلس نباشند.
وی تصریح کرد: اکنون در کشور ما پدیدههایی مانند بیکاری فارغالتحصیلان دانشگاهها و افزایش طلاق که کانون خانوادهها را تهدید میکند وجود دارد و احزاب برای این موارد باید قبل از اینکه به بحران تبدیل شوند راه چاره ارائه دهند.
جوان:ایرانسل به جای ارتقای سطح خدمات با تبلیغات گسترده کمیت را فدای کیفیت کرده است.
گرچه تبلیغات زرد اپراتور دوم در رسانههای گروهی روز به روز بیشتر میشود اما با نگاهی مدقانه به وضعیت سرویسدهی مخابراتی ایرانسل به یک نتیجه میرسیم: بهبود کیفیت خدماتدهی ایرانسل در شبکه فدای کمیت و افزایش مشترکان شده است.
اپراتور ایرانی- خارجی ام تی ان، ایرانسل قصد داشت به جای ترکسل، شبکه اپراتور دوم تلفن همراه کشور را با همکاری شریک مالی آفریقایجنوبی خود توسعه داده و در نهایت به رقابت با اپراتور اول بپردازد. اما گویا این اپراتور درماههای گذشته دچار مشکلات مالی شده و نتوانسته سهم دولت را بپردازد.
اپراتور دوم تلفن همراه کشور که از مهرماه سال 85 فعالیت اجرایی خود را رسماً آغاز کرده است، در سه سال فعالیت خود هنوزهم در برخی از نقاط کشور بدون آنتن است وبه دلیل ناپایداری مکالمات مشترکان خود را حتی در تهران آزار میدهد. اندک مشترکان ایرانسلی را میتوان یافت که بتوانند حداقل 5 دقیقه مکالمه پایدار و بدون اختلال داشته باشد.
در هفته اخیر هم اخبار تازهای از عمل نکردن این اپراتور ایرانی و خارجی به تعهدات خود در قبال دولت منتشر شده است.
براساس اعلام معاون رگولاتوری، اپراتور دوم دو ماه است که حق السهم دولت را پرداخت نکرده است. اپراتور دوم براساس پروانه صادره، به ازای درآمد خود بخشی را باید به خزانه دولت به عنوان حقالسهم دولت واریز کند.
هنوز اپراتور دوم و مسؤولان این شرکت که تنها سالی یک بار خود را موظف به پاسخگویی میدانند، در باره این اخبار هیچ موضع گیری نکرده و پاسخی ندادهاند.
اخباری از وجود اختلاف میان اپراتور اول و دوم درباره تعرفه اینترکانکشن حاکی است و برخی دلیل پرداخت نکردن حق السهم دولت از سوی اپراتور ایرانی وخارجیام تی ان – ایرانسل را این موضوع میدانند.
برخی از کارشناسان امر معتقدند که باید سازمانهای نظارتی از جمله سازمان بازرسی کل کشور بر روند فعالیت اپراتور دوم و عدم پرداخت حق السهم دولت نظارت جدی داشته باشند.
ضمن اینکه سازمانهای نظارتی باید بر روند تبلیغات گسترده این شرکت و عدم همخوانی این تبلیغات در برخی مواقع با واقعیات توجه کنند. همچنین این اپراتور بنابر اخبار رسیده حجم بالایی ازپول و منابع را در قالب اینترکانکشن از همراه اول دریافت کرده که نحوه محاسبه آن مشکوک بوده و حتی این موضوع در کمیته تحقیق و تفحص مجلس از موضوعاتی است که نمایندگان بدان توجه دارند. چندی پیش نیز احمد بزرگیان، نماینده سابق مجلس شورای اسلامی در گفت و گو با موبنا با بیان اینکه مشکل پوشش آنتن ایرانسل در تهران قابل رفع است ولی مسؤولان امر در این باره باز هم کوتاهی کردهاند اظهار داشت: هنوز مشکل پوشش دهی ایرانسل در برخی نقاط تهران و اختلالات آن رفع نشده و امروز به یک معضل جدی تبدیل شده است.
وی با اشاره به فعالیت اپراتور دوم تلفن همراه در کشور خاطرنشان کرده است که ایرانسل بر اساس آنچه گفته میشود طبق برنامه پیش میرود اما نسبت به اصل قرارداد از برنامه عقب است. بزرگیان در عین حال با تأکید بر تجربه اولیه اپراتوری در کشور، گفت: به هر حال مردم انتظار دارند خدمات مناسب دریافت کنند و چنانچه گزارشات مردمی از نارضایتی مشترکان از اپراتورهای تلفن همراه به کمیسیون مربوط مجلس برسد پیگیریمیشود.
وی بابیان اینکه اعتراض مشترکان ازاپراتورهای تلفن همراه باید از طریق کمیته مخابرات مجلس به مسؤولان منعکس شود، رسانهها را یکی از مؤثرترین عوامل در انعکاس شکایات مردمی به مسؤولان ذکر کرد.
شاید اگر امروزه تنها رمز موفقیت ایرانسل را در جذب مشتری تبلیغات بدانیم به بیراهه نرفتیم. امروز هر ایرانی صبح که از خواب بیدار میشود مجبور است بارها و بارها تبلیغات ایرانسل را در رادیو و تلویزیون بشنود و ببیند و در شهر تابلوهای تبلیغاتی و بیلبوردهای تبلیغاتی ایرانسل را ببیند و مجبوربه دیدن تبلیغات آن در روزنامهها و سایتها باشد و زیر بمباران شدید تبلیغاتی از آن تأثیر بپذیرد و هزینهای کاذب بپردازد.
به جرأت میتوان گفت پروژ تبلیغاتی ایرانسل در ایران در طول تاریخ این مرز و بوم پر هزینهترین تبلیغاتی بوده است که یک شرکت پرداخته است. پروژهای که میلیاردها تومان همه ماهه خرج میکند تا با ارائه خدمات ضعیف، درآمدهای کلانی را نصیب جیب عدهای کند و متأسفانه به خاطر این ولخرجی کسی هم به طور جدی نتواند با تخلفات آن برخورد کند و مانع از ضایع شدن حقوق مردمشود.
البته این احتمال میرود که مسؤولان ایرانسل تنها به فکر به دست آوردن هزینههای کلان آن هم از طریق فروش سیمکارتهای خود هستند و حقوق مصرفکنندگان در برنامههای آنان از هیچ جایگاه قانونی برخوردار نیست.
با این حال باید دید و مشاهده کرد که تا چه زمان دستگاههای ناظر اعم از نمایندگان خانه ملت و دولتمردان در برابر عملکرد شرکت ایرانسل سکوت خواهند کرد و حق مصرفکنندگان که طی سالهای اخیر نادیده گرفته شده است را حفظ می کنند.
در اواخر مردادماه ?? تب «جومونگ» تهران را فراگرفت و عده اى از خبرنگاران رسانه هاى مختلف به دنبال این بودند که با آمدن جومونگ به تهران سریعاً خود را به او رسانده و گزارش هاى مفصلى را براى رسانه هاى خود تهیه کنند.
به گزارش روزنامه جوان، در سریال «افسانه جومونگ» جومونگ همچون موسى (ع) در خانه فرعون (امپراتور) رشد و نمو مى کند،با وى به مخالفت برمى خیزد و در نهایت مردم آواره را با گذراندن از رودخانه اى پهناور (که گذرموسى (ع) از رود نیل را تداعى مى کند) به سرزمین خالى از سکنه (!) پدرانش یعنى چوسان قدیم (ارض موعود) وارد مى کند.
چوسان در ذهن عبارت «چو سان - jew sun» یعنى خورشید یهود را متبادر مى سازد و ماجرا آنجا شگفت آور مى شود که خورشید در تورات، نماد ارض موعود یا سرزمین مادرى مى باشد! چوسان که ارض موعود شد، منجى این قوم - جومونگ - نیز راهبى یهودى مى شود (jew monk = راهب یهودى) و پایه هاى ابتدایى امپراتورى خود را در جو لبن (jew lebun = لبنان یهود) بنا مى کند. در اکثر واژه هاى کلیدى این افسانه کره اى، «جو» یا چیزى شبیه آن (که دقیقاً با همین تلفظ، در زبان لاتین به معناى یهودى است) به کار رفته است. شایان ذکر است، لازم نیست دقیقاً املاى این لغات صحیح باشد؛ چرا که در عمل هم ممکن نیست. بلکه نویسندگان این افسانه کوشیده اند از اسامى یا کلماتى بهره ببرند که بیشترین شباهت را با اسامى و مفاهیم یهود داشته باشند و تلفظ مشابه آنها - نه الزاماً املا - اهداف صهیونیستى عناصر پشت پرده این مجموعه را در ذهن بینندگان نهادینه کند. جالب اینکه بیشتر این عبارات، اسامى خاص هستند تا در صورت ترجمه و دوبله به زبان هاى دیگر، تغییر نکنند.
البته آنچه ذکر شد، سواى موارد متعدد نمادگرایى تصویرى صهیونیستى این سریال است. اگر نقشه چوسان قدیم که روى پوست ترسیم شده را دیده باشید فقط کافیست نقشه فرضى ارض موعود صهیونیست ها (نیل تا فرات) را قبلاً دیده باشید تا از این شباهت بى اندازه به شگفت آیید. در پس زمینه سکانس هاى مختلف این سریال با ستاره شش گوش یا تصاویر متعدد پرچم هایى داراى نقش خورشید که نماد ارض موعود صهیونیست هاست، مواجه مى شوید.
نقش «کابالا» یا عرفان و سنت شفاهى یهود و پیشگویى هایشان در این سریال غوغا مى کند. گویا قرار نیست هیچ تصمیمى بدون اذن پیشگوهاى زن این سریال انجام گیرد. لابد آنها هم حداقل یک «نوستراداموس» یا «ربى یهودا»، «ارى مقدس»، «ربى شمعون» و دیگر کابالیست هاى یهودى لازم دارند تا برایشان، واقعه ?? سپتامبر را پیشگویى کنند و از آینده روشن قومشان بگویند. تاکید بسیار بر مساله پیشگویى، پرده از نیتى شوم و شیطانى بر مى دارد که آن چیز جز نامگذارى دهه دوم قرن بیست و یکم به نام دهه کابالا نیست.
آنچه در این سریال و دیگر فعالیت هاى فرهنگى - رسانه اى یهود به آن پرداخته مى شود. آماده سازى ذهن مردم جهان براى پیاده شدن مفاهیم دلخواهشان است. همان گونه که فیلم ها، سریال ها و آوازه خوانى هاى سبک متال و... دهه نود، جهان را براى ورود به عصر ترانس مدرنیسم که همان Satanism یا شیطان پرستى بود، آماده کرد.
جومونگ که گویا «ماشیح یهود» بوده و قومش نیز همان فرزندان برتر خداوند هستند، ارتباطى تنگاتنگ با تورات و تلمود دارد. آنگونه که همواره مورد عنایت الهى است و حتى همچون پیامبران بنى اسراییل (طالوت و داوود)، خداوند به او روش بافت و ساخت زره را آموخته و سربازانش با تعدادى کم بر دشمنان بسیار خود از امپراتورى چینى ها (هان) پیروز مى شود.
نقش زنان در این سریال (اعم از کاراکترهاى مثبت ومنفى) انسان را به یاد پیامبران زن هفتگانه یهود یا حداقل دیگرانى چون ریوقا، ساره، یائل و ... مى اندازد. شخصیت بانو «سوسانو» بسیار شبیه «دبورا» پیامبر زن یهودى است که بنابر فصل هاى چهار و پنج کتاب شوفطیم از مجموعه عهد عتیق بر سربازان سیسرا پیروز مى گردد یا اقدامات تجارى وى «گراسیا ناسى» زن تاجر معروف یهودى و عامل اصلى نفوذ یهودیان در دربار عثمانى را در خاطر زنده مى کند. بانو سویا (همسرجومونگ) نیز که ابتدا به اسارت مى رود، ولى پس از بازگشت به خاطر اهداف عالیه قوم همسرش از معرفى مجدد خود سرباز مى زند، انسان را یاد داستان «هدسه» که بنابر فیلم صهیونیستى «یک شب با پادشاه» به زور از خانه عمویش مردخاى ربوده شد و به همسرى خشایار شاه درآمد، مى اندازد.
در بررسى شخصیت هاى زن این سریال، از هدسه که با نفوذ در دربار ایران، مقدمات قتل ????? ایرانى را فراهم کرد، بگذریم (که شرح آن در دفتر استر از مجموعه عهد عتیق آمده است)، به یاد «رکسلانه» یا «خرم سلطان» یهودى مى افتیم که با نفوذ در دربار سلیمان، پادشاه عثمانى به همسرى وى درآمد و با قتل ولیعهد «مصطفى» بالاخره منجر به قتل سلطان سلیم دوم و شعله ور شدن آتش فتنه جنگ هاى ایران و عثمانى شد. در دیالوگ هاى این سریال، فراوان عبارت آوارگى، اسارت، سرزمین مادرى و تاریخى، کوچ و ... به چشم مى خورد که همگى یادآور فرازهایى از تورات است.
جومونگ براى دفاع از خود، حق دارد از سلاح هاى نامتعارف زمان خودش مانند شمشیر فولادى، بمب هاى آتشزا و ... علیه دشمنان خود استفاده کند تا جایى که بیننده، این برترى تسلیحاتى را نوعى حق مسلم وى مى داند که حاصل هوشمندى و تخصص کارگزاران اوست.
دشمن اصلى جومونگ، امپراتورى چینى ها یا همان «هان» است که سربازهایش با پرى که روى کلاهخودهایشان دارند، بى شباهت به جنگاوران مسلمان نیستند. منطقى هم به نظر مى رسد. باید در مقابل نفوذ روز افزون اقتصادى چینى هاى کمونیست در مقابل ایالات متحده که ?? درصد ثروتش در اختیار جمعیت حداکثر ? درصدى یهودیان است، ایستاد. یکى از این راه ها، قدرت گرفتن کره به عنوان متحد آمریکا و اسراییل در حیاط خلوت چین است.
توجه بیش از حد این سریال به مقوله تجارت، بى شک براى یهودیان زرپرست، زیبنده تر است تا شینتویست ها و مائویست هاى روح گراى شرق آسیا، شاید هم صهیونیست نمى تواند قبول کند که پیروان مکتب کمونیسم (چین) امروز اینگونه در اقتصاد آزاد جهان جولان دهند.
لابد کره هم به عنوان هم پیمان ایالات متحده و اسراییل با توجه بیش از حد به مقوله تجارت در این افسانه تازه ساز (!) به دنبال ایجاد مقدمات فرهنگى جهت سرازیر کردن هر چه بیشتر تولیدات خود در کشورهاى هدف (مانند ایران) است؛ چرا که مناسبات اقتصادى ?? میلیارد دلارى بین ایران و کره و نیز داشتن مقام سوم صادرات به ایران، چشم طمع چشم بادامى هاى کره اى را هر چه بیشتر به سوى این مرز پرگهر جلب کرده است.
این در حالى است که نوادگان جومونگ بارها در مجامع بین المللى همداستان با آمریکا و اسراییل، فعالیت هاى صلح آمیز هسته اى ما را محکوم کرده اند، راستش من خودم هم نمى فهمم چرا باید بازارمان را در اختیار کشورى بگذاریم که حقوق مسلم ما را قبول ندارد. البته این تنها گزاره اقتصادى - تجارى این مجموعه نیست بلکه موارد دیگرى همچون نقش شرکت گوگل در القاى تبلیغات غیر مستقیم نیز در این سریال مشهود است.
آنجا که قرار است امپراتورى نو بنیاد جومونگ «گوگورى یو» نام گیرد، بیننده را به یاد تبلیغات و شایعات گسترده مبنى بر تاسیس کشورى به نام گوگورى یو یا گوگ لند در جزیره اى G شکل «لوگوى اصلى شرکت گوگل» در اقیانوس آرام از سوى مدیران گوگل مى اندازد.
البته شاید سخت باشد اگر بگویم حرف G از نمادهاى اصلى فراماسونرى است یا اینکه نرم افزار google earth هیچگاه آنگونه که پایگاه اتمى نطنز را به وضوح مشخص کرده پایگاه اتمى دیموناى اسراییل را به دلایل امنیتى تصویر نکرده است. نمى دانم شاید این هم از ترفندهاى اقتصادى بانو سوسانو و جومونگ باشد!
البته با تمام تلاش و زبردستى که نویسندگان و دست اندرکاران کره اى- اسراییلى این مجموعه به خرج داده اند، هیچگاه نخواهند توانست اسامى برخى شخصیت ها و کاراکترهاى این سریال مانند «مگول»، «یا گاک» و «ماگاک» را که از دیدگاه ترمینولوژى یا اصطلاح شناسى همان «مغول»، «یاجوج» و «ماجوج» خودمان هستند، با پوشش فرهنگى بپوشانند؛ چرا که همواره در پشت این اسامى قتل و غارت، خونریزى و توحش نهفته است. البته بد نیست بدانند که مردمان این سرزمین همان صاحبان فرهنگى هستند که از مغول ها، مسلمان ساختند و بنا بر برخى تفاسیر این ذوالقرنین یا کوروش ایرانى بود که اسلاف و اجداد آنها یعنى یاجوج و ماجوج را از این سرزمین بیرون راند. به هر حال اگر یکى از قسمت هاى این سریال را از دست دادید، چندان نگران نباشید چون صدا و سیما آن را سه بار برایتان پخش خواهد کرد!