دبیر اسبق جامعه اسلامی دانشجویان با اشاره به دست داشتن مهدی هاشمی در اغتشاشات اخیر تاکید کرد: مسئولان قوه قضاییه باید با مهدی هاشمی و دیگر عوامل اصلی اغتشاشات برخورد قاطعی داشته باشند و باید به سرعت محاکمه شوند.
محسن منصوریدر گفت و گو با ایرنا با اشاره به اینکه با گذشت زمان از جنایت های اغتشاشگران بیشتر پرده برداری می شود تاکید کرد: امروز کاملا دایره اشراف مردم به حوادث بیشتر شده و قدرت بصیرت آنان نسبت به این جریانات بیشتر شده است.
وی با اشاره به اینکه در جریان اعترافات آگاهی مردم بیشتر شده است گفت: نفس پرداختن به این نگاه ها رویکرد کاملا ایجابی دارد و این اعترافات توانست دست بسیاری از سران اغتشاشگر را رو کند.
دبیر اسبق جامعه اسلامی دانشجویان افزود: در جریان اعترافات، کسانی که مدتها خود را پشت پرده اتهامات پنهان کردند مشتشان باز شده است.
وی با اشاره به اینکه مسئولان قوه قضاییه باید با مهدی هاشمی برخورد جدی انجام دهند گفت: شرع، عرف و چارچوب نظام ما ایجاب می کند که با متخلف برخورد قاطع صورت گیرد خصوصا متخلفینی که قدرتمند هستند.
این فعال دانشجویی با اشاره به اینکه فعالیت های مهدی هاشمی برای خواص و نخبگان سیاسی کاملا شناخته شده است گفت: در اغتشاشات اخیر پرده از چهره افرادی مانند مهدی هاشمی کنار رفت و آنچه که در دادگاه مطرح می شود شفاف سازی است.
منصوری از مسئولان قوه قضاییه خواست با این متهمان برخورد شود.
چهارمین دادگاه علنی رسیدگی به اتهامات متهمان کودتای مخملی فردا به ریاست قاضی صلواتی برگزار می شود.
به گزارش فارس، چهارمین جلسه علنی دادگاه رسیدگی به اتهامات متهمان پرونده کودتای مخملی و اغتشاشات اخیر تهران صبح فردا سه شنبه در شعبه 15 دادگاه انقلاب اسلامی تهران به ریاست قاضی صلواتی برگزار خواهد شد.
در این جلسه تعدادی از فعالان سیاسی بازداشت شده و آشوب گران نیز حضور خواهند داشت.
پس از انتشار سخنان موهن یوسف صانعی در جمع تعدادی از همفکرانش در گرگان که در آن اظهارات تند و بیشرمانهای علیه رئیسجمهور منتخب ملت ایراد شده بود، در جلسه ای که در منزل (م.خ) موسوم به مرد خاکستری اصلاحات با حضور برخی چهره های وابسته به جریان دوم خرداد از جمله (م.ک)، (م.الف)، (س.م. خ)، (ع.م.ل) و ... برگزار شد، بر ادامه رفتارهایی نظیر رفتار صانعی تأکید شده است.
به گزارش رجانیوز، (م.خ) مرد خاکستری اصلاحات در این زمینه گفت: پس از سخنان شیخ مهدی (کروبی) مبنی بر تجاوز به بازداشت شدگان، سخنان شیخ یوسف صانعی بهترین حالت ممکن را برای ما پدید آورد و باید این نوع سخنان و رفتارها ادامه پیدا کند.
وی افزود: اینها نمی توانند با کروبی و صانعی برخورد کنند چون از یک طرف کروبی مقبولیت دارد و از طرف دیگر صانعی مرجعیت دارد.
او ادامه داده است: اینها تجربه منتظری را دارند و نمی خواهند با برخورد با کروبی و صانعی و... یک منتظری دیگر بتراشند. پس باید این سخنان را از زبان همین افراد که هم مقبولیت دارند و هم مرجعیت، پیگیری کنیم.
مروری بر عملکرد هاشمی رفسنجانی در ایام انتخابات دهم ریاست جمهوری و اتفاقات پس از آن در مجموع شرایطی را پیش آورد که تحلیلها و قضاوتهای مختلفی پیرامون رفتارهای سیاسی وی شکل گیرد و بالطبع حاشیههایی که هاشمی با رویکردها و مواضعش برخود تنید، بر مجمع تشخیص مصلحت که تحت ریاست اوست نیز سایه افکند، به گونهای که حضور یا عدم حضور رئیس جمهور در جلسات این مجمع که البته به دلیل سنگینی مسئولیت مقام اول اجرایی کشور و تداخل برنامهها امری طبیعی است، میتواند دستمایه حاشیهسازیهای مختلف شود.
هاشمی در کارنامه خود پیرامون انتخابات دهم ریاست جمهوری و مسائل اخیر نقاط مبهم بسیاری دارد که هنوز جامعه در حال تحلیل آن است. مجموعه اقداماتی از جمله جانبداری از جریان و کاندیدایی خاص در انتخابات که علیرغم تکذیبهای مکرر غیرقابل انکار مینماید و تا جایی پیش میرود که کروبی پیش از انتخابات در نامهای گلایهآمیز به هاشمی از او بخواهد که به نزدیکانش درباره حرکات تخریب تذکر دهد.
همچنین نامه بدون «سلام و والسلام» هاشمی به رهبر معظم انقلاب در همان ایام که حتی نزدیکان سنتی او را به حیرت وامیداشت؛ نامهای که به اعتقاد بسیاری در آن آشوبهای پس از انتخابات با لفظ انفجار «آتشفشانهایی که از درون سینههای سوزان تغذیه میشوند،» پیشگویی میشد، در کنار اقدامات دیگری که پس از انتخابات داشت، چهره هاشمی را در ذهن مردم جامعه غبارآلود جلوه میداد.
حضور مستقیم فرزندان هاشمی رفسنجانی در اغتشاشات و تحریک به ادامه آشوبهای تهران که منجر به بازداشت چند ساعته فائزه هاشمی و همسر مهدی هاشمی شد نیز میتوانست تلنگری به گارد بسته هاشمی رفسنجانی نسبت به فرزندانش وارد کند اما رئیس مجمع تشخیص مصلحت ترجیح داد با گفتن این جمله که فائزه برای خوردن ساندویچ به خیابان آزادی رفته بود، از کنار این مسئله بدون هرگونه توضیح اضافی عبور کند.
به این اقدامات میتوان عدم حضور در مراسم تحلیف و تنفیذ ریاست جمهوری دهم، سخنرانیها در جلسات پنهان و پیدا، هم قسم شدن با میرحسین موسوی و خاتمی به اعتراف یکی از متهمان آشوبهای اخیر، هدایت جریان ضد اصولگرا و از همه عیانتر خطبههای معروف نماز جمعه 26 تیرماه را افزود؛ نمازجمعهای که حضور ساختارشکنانه سبزپوشان در کنار سخنان تحریکآمیز خطیب، بر قداست آن سایه افکنده بود و اقداماتی که روز به روز ابعاد تازه و ناگفتهای از آن گفته می شود.
برای نمونه علیرضا بهشتی عضو ارشد ستاد میرحسین موسوی اخیراً در ناگفتههایی درباره حوادث پس از انتخابات صراحتاً حضور میرحسین موسوی در نماز جمعه 26 تیرماه را اقدامی با هماهنگی هاشمی رفسنجانی نام برده و تصریح کرده است ؛« آقای هاشمی خواسته بودند آقای موسوی و کروبی در نماز جمعه حضور یابند و چنین شد البته آقای موسوی بسیار شک داشتند برای حضور در نماز جمعه.»
اما از آنجا که هاشمی در نماز جمعه معروف خود صداوسیما را مورد انتقاد شدید قرار داد، صدا و سیما بدون توجه به حواشی و سؤالاتی که ذهن جامعه را درباره هاشمی رفسنجانی به خود مشغول ساخته، چندی است که درصدد ابراز لطف و دلجویی از هاشمی است و گویا درصدد است تا با بازسازی چهره او به نوعی ابراز ارادتی کرده باشد؛ تولید و پخش رپرتاژهایی در حمایت از هاشمی رفسنجانی مدت کوتاهی پس از نماز جمعه معروف و در تداوم آن پوشش ویژه خبری برنامههای مربوط به وی از جمله تلاشهای اخیر صدا و سیما در جهت پاک کردن علامت سؤالی است که در ذهن جامعه بر چهره هاشمی نقش بسته است.
از جمله اقدامات اخیر صدا و سیما پخش ویژه و بیسابقه جلسه اخیر مجمع تشخیص مصلحت و تأکید بر عدم حضور رئیس جمهور، پوشش ویژه خبری این جلسه مجمع، نشان دادن چهرههایی خاص از جمله ناطق نوری، حسن روحانی و... است، البته این اقدام در کنار مانور تبلیغاتی برخی رسانهها و سایتها بر خالی نماندن صندلی رئیس جمهور علیرغم عدم حضور وی در این نشست، بیشباهت به مانور تبلیغاتی به نشستهای مشابه بدون حضور رئیس جمهور نیست.
شاید هنوز جلسهای که علی لاریجانی به توصیه ناطق نوری به بهانه سیامین سال قانونگذاری برگزار کرد، از یاد نرفته باشد، جلسهای که توانست تیتر مخالفان دولت را با عنوان «وحدت ملی بدون حضور احمدینژاد» به خود اختصاص دهد و البته حضور چهرههای اپوزیسیون در این نشست، سؤالات بسیاری را در اذهان ایجاد میکرد، نشستی که امتداد طرح شکستخورده هاشمی رفسنجانی برای تشکیل دولت وحدت ملی با پایه "نه احمدینژاد" بود.
اما «صندلی که خالی نماند» تیتر جذابی بود که گرچه ممکن است بانیان جلسه مجمع آن را غیرعمد توجیه کنند، اما شواهد گویای چیز دیگری است و مدعیانی که رئیسجمهور را متهم به عدم رعایت حد و حدود خود میکنند، زیرسؤال میبرد، گویا آنها نمیخواهند به رعایت حد و حدود خود عادت کنند و با هدف تیترسازی حتی چینش صندلیها را تغییر میدهند.
مانور تبلیغاتی بر عدم حضور رئیسجمهور و خالی نماندن صندلی او آن هم در شرایطی که رئیسجمهور روزهای پرکار آغازین دولت خود را طی میکند و در تدارک تشکیل کابینه جدید است، حتی اگر دستمایه تیتر جذابی شود اما نمیتواند جایگاهی در افکار عمومی داشته باشد؛ چرا که با حجم بالای برنامههای رئیسجمهور تنظیم برنامه برای حضور در تمامی جلسات دشوار مینماید و قطعاً حضور همیشگیاش در مجمعی که عدهای سعی در دور کردن آن را از اهداف کلان و اصلی را که مد نظر مقام معظم رهبری و مصرح در قانون است، دارند، مقدور نمیسازد.
اما در سوی دیگر این «پروپاگاندای صندلی» رئیس جمهور است که با نگاهی به سوابق و رویکردهای او به راحتی میتوان دریافت که اهمیت چندانی برای «صندلی» قائل نیست و معیارش برای حضور در جلسات منافع و مصالح کشور است. خواه بر صندلی رئیس بنشیند، خواه سمت راست یا چپ.
یک روزنامه امریکایی با اذعان به اینکه برخی سیاستمداران غربی در اثر آشوبهای پس از انتخابات ایران متوهم شده بودند که نظام ایران بهواسطه این مشکلات ضعیف خواهد شد و نخواهد توانست سیاستهای جهانی خود را دنبال کند، تأکید کرد: این اظهارنظر بیشتر به آرزو شبیه است.
به گزارش رجانیوز، روزنامه وال استریت ژورنال در مقاله ای با بیان این مطلب که ایران به سیاست های خود ادامه می دهد، نوشت: مشکلات داخلی باعث تغییر شیوه در سیاست خارجی ایران نشده است و سیاست های چالش برانگیز تهران برای دیگران ادامه دارد.
این مقاله می افزاید: اندکی پس از انتخابات که با آشوب هایی همراه بود، برخی از سیاستگذاران غربی از این شواهد به نتایج گمراه کننده ای دست پیدا کردند. اعتقاد آن ها این بود که اگر نظام ایران بتواند از این چالش جان سالم به در ببرد، بهواسطه مشکلات داخلی به اندازه ای ضعیف خواهد شد که قادر نخواهد بود سیاستها و خواستههای جهانی و منطقهای خود را دنبال کند. در نتیجه، نفوذ ایران در خاورمیانه از بین خواهد رفت اما این اظهارنظر بیشتر به آرزو شبیه است.
در نتیجه ادامه روند سیاست خارجی ایران، خاورمیانه همچنان بین محور مقاومت یعنی ایران و متحدانش -سوریه، حماس و حزب الله- و محور مصالحه که شامل کشورهای عرب سنی متحد امریکا است، قطب بندی میشود. رهبران محور مقاومت همواره خود را به عنوان مدافع واقعی فلسطین نشان دهند.
دولت ایران همچنین در خارج سعی می کند تا اعتبار و محبوبیت خود را باز یابد. در غیر این صورت، محور مقاومت ممکن است از بین برود.
مورد بعدی این است که حزب الله به سخنان تند خود در جنوب لبنان شدت بخشیده است و اعلام کرده که آماده جنگ با اسرائیل است و به سازمان ملل در مورد توقیف سلاح و موشک های حزب الله هشدار داده است. رهبر حزب الله اعلام کرده است که حزب الله از حیث تسلیحاتی اکنون قدرتمندتر از سال 2006 است. وی گفته است که اکنون حزب الله قوی تر از قبل است و زیر بار خلع سلاح نمی رود.
براساس این مقاله رهبران حزب الله این رویکرد را تنها با پشتیبانی ایران می توانند داشته باشند. اگر از نقش منطقه ای ایران کاسته شود از تندی اقدامات حزب الله نیز کاسته می شود. سید حسن نصرالله رهبر حزب الله گفته است که در صورت حمله مجدد اسرائیل این گروه به تل آویو موشک پرتاب می کند.
از طرف دیگر فعالیت های نیروی دریایی ایران در خلیج عدن و تنگه هرمز افزایش یافته است. ایرانی ها اعلام کرده اند که می خواهند یک پایگاه دریایی در این منطقه تأسیس کنند واز کشتی های خود در خلیج عدن مراقبت کنند. اسرائیل نیز یک زیردریایی کلاس دلفین خود را که قابلیت پرتاب تسلیحات اتمی دارد، به کانال سوئز و دریای سرخ فرستاده است. فرمانده نیروی دریایی ایران نیز اعلام کرده است که ایران در تلاش است تا حضور قدرتمندانه تری را در آب های بین المللی فراتر از خلیج فارس داشته باشد.
این مقاله در بخش پایانی به کشورهای عربی توصیه می کند فرصت مشروعیت سازی را از ایران بگیرند. دولت اوباما می تواند در پیشبرد مذاکرات صلح بین اعراب و اسرائیل کمک کند. رویکرد آمریکا به سوی سوریه باید ادامه یابد زیرا سوریه نشان داده است که تمایل دارد به گروه اعراب نزدیک شود. اما باراک اوباما باید هوشیار باشد و بیش از حد بر دوری سوریه از ایران تاکید نکند. این دوکشور بیش از 25 سال متحد یکدیگر بوده اند و نمی توان این موضوع را ساده گرفت. بدون توجه به خواسته های آمریکا و متحدانش، برتری ایران به این زودی ها از بین رفتنی نیست.
دولت چین با وضع مقرراتی روزه گرفتن کارمندان مسلمان را ممنوع کرد.
به گزارش فارس، پایگاه اطلاع رسانی "الاسلام الیوم " نوشت: دولت چین با وضع مقرراتی روزه گرفتن کارمندان مسلمان را ممنوع و از اقامه شعائر دینی در دانشگاهها جلوگیری کرده و از برپایی ضیافت افطار جمعی توسط ممانعت به عمل میآورد.
این پایگاه خبری نوشت: حکومت چین همچنان به تبعیض نژادی و دینی خود ضد مسلمانان در ناحیه ایالت ترکستان شرقی ادامه میدهد بطوری که نام آن را به شینگ یانگ تبدیل کرده و کارمندان مسلمان شاغل دربخشهای دولتی ونیز دانشجویان را در این اقلیم را به حکم قانون رسمی از روزه گرفتن درماه مبارک رمضان منع می کند.
اسلام الیوم به نقل از اهالی این منطقه نوشت: حتی کسانی که روزه خود را کتمان میکنند توسط مسئولین چینی آزمایش می شوند و غذایی را به آنها تقدیم کرده تا از عدم روزه گرفتن شخص مطمئن شوند و هزینه ضیافت آزمایشی به اجبار از حقوق ماهیانه کارمند مسلمان کاسته می شود و اگر روزه گرفتن شخص اثبات شود از کار برکنار یا از حقوق محروم می شود.
این پایگاه خبری افزود: پکن از زمان اشغال ترکستان در سال 1949 چینیهای نژاد "هان " را تشویق به اشتغال به حوزه های مختلف این منطقه کرده تا بر ثروتهای طبیعی آن چیرگی یابد که نتیجه آن کاهش مسلمان از 90 درصد به 40 درصد بر اثر مهاجرت گروه زیادی نژاد هان نسبت به سایر مناطق چین است.
اسلام الیوم خاطرنشان کرد: اهالی ترکستان شرقی در غربت کامل بسر می برند و از پوشش خبری اوضاع داخلی مسلمانان برخوردار نیستند و با دلهره و اضطراب به استقبال ماه مبارک رمضان رفتند.
بنا به گزارش اسلام الیوم با گذشت قریب به دو ماه از درگیریهای نیروهای امنیتی چین و گروهی از مردم نژاد هان (نژاد حاکم برچین) با اقلیت مسلمانان، همچنان دستگیری و بازپرسی ها از مسلمانان بشکل هولناکی همراه با جو خفقان توسط عوامل حکومتی ادامه دارد.
تدابیر امنیتی شدیدی جهت عدم رسوایی خشونتهای صورت گرفته توسط حکومت علیه مسلمانان صورت گرفته و خبرها از راه های غیر رسمی از چین به جهان خارج منتقل می شود